بسم الله
داشتیم زندگیمان را می کردیم ، مثلا !
میرفتیم سر کار، دانشگاه ، می آمدیم خانه. با قیمت دلار بالا و پائین می شدیم ، با افزایش قیمت بنزین گر می گرفتیم ، اخبار استراماچونی را گوش می دادیم . عادت کرده بودیم به همین زندگی . عادت کرده بودیم غزه را بکوبند، یمن را آتش برنند، سوریه را غارت کنند ، افغانستان را شخم بزنند و ناگهان و ناگهان تو همه معادلات این عادت های خاکستری به خاک نشسته را بهم زدی .
تو این قلب های خسته ی مکدر را زنده کردی . تن اربا اربای سوخته ات جلوی کل زندگیمان قد علم کرد .
چهل سال مبارزه ی تو کجا و سالهای خواب آلود ما کجا.
جگرمان را آتش زدی حاج قاسم
پدر
مهربان
عزیز
راست قامت
آزاد مرد بی تکلف تاریخ خونی شیعه
پرچم سرخ انتقامت برافراشته .
درباره این سایت